در هجدهم دسامبر، "کیون" متوجه می شود قسمتهایی از زندگی اش بطور اسرارآمیزی ناپدید شده اند. "میکورو" و "یوکی" به نظر می رسد دیدار با او را به ییاد نیاورده، و "هاروهی" و "ایتسوکی" به دبیرستان شمال نرفته اند و...
هیجیکاتا توشیزو رویای خود را برای سامورایی شدن برآورده کرد. او به عنوان معاون فرمانده شینسنگومی، برای حفظ امنیت در کیوتو تلاش می کند. با این حال، سرانجام ژاپن وارد یک جنگ داخلی شد...
در آیندهای نه چندان دور ربات ها به شدت با زندگی انسان ها خو گرفته اند. برخی انسان ها بعنوان ابزار از آنها استفاده میکنند و برخی بخاطر ظاهرشان که شبیه انسان است با آنها همدردی میکنند. ریکو، صاحب یکی از این ربات ها متوجه می شود که رباتش رفتار های عجیب و غریبی انجام میدهد. پس از بررسی او متوجه یک عبارت عجیب میشود که در سیستم فعالیت او ضبط شده است...
ماتسوری تاکابایاشی بیست ساله متوجه می شود که به دلیل یک بیماری صعب العلاج تنها ده سال از زندگی اش باقی مانده است. او تصمیم می گیرد که به زندگی اش فکر نکند و عاشق نشود، اما در یک جلسه در مدرسه با کازوتو مانابه آشنا می شود...
کیگو یاماشیرو (ماساکی سودا) در آرزوی تبدیل شدن به یک مانگا نویس محبوب است. او به دلیل شخصیت خوبش استعداد طبیعی برای نقاشی دارد، او در خلق شخصیت های شرور مشکل دارد. به همین دلیل، به نظر می رسد کیگو یاماشیرو به عنوان دستیار نویسنده مانگا گیر کرده است...
رئیس یک سندیکای بزرگ جنایتکار به ستوانش دستور میدهد تا باندی از قاچاقچیان مواد مخدر را به صف بیاورد، شغلی که به زیردستان او که مدتها رنج کشیده منتقل میشود...
یک مرد پس از اینکه به هوش می آید متوجه میشود در یک دالان تنگ و تاریک که دارای راه های پر پیچ و خم بوده و به سختی می توان در آن حرکت کرد، گیر افتاده است. او اصلاً به یاد نمی آورد که چرا و چطوری سر از آنجا در آورده است...
یک زمان نامعلوم، یک مکان ناشناس، بدون دلیل، بدون آینده، تنها آرزوی اون این است.... "از بین بردن" ! افسانه روایت میکند ، در یک قبر سیاه و سفید در Tougan یک قدرت ماوراطبیعه است که هر کس به آن دست یابد به عمیق ترین و بزرگترین رازهای مبارزه پی می برد...
مرد سیاه پوستی برای انجام ماموریتی وارد اسپانیا می شود و افراد مختلفی را ملاقات می کند و در هر ملاقات یک کبریت بین آنها رد و بدل می شود تا در نهایت ماموریتش را به انجام می رساند و …
چیساتو و ماهیلو دو دختر دبیرستانی هستند که در شرف فارغ التحصیلی هستند. همچنین هر دو قاتلان بسیار ماهری هستند. وقتی سازمانی که برای آن کار می کنند به آنها دستور می دهد که در یک اتاق مشترک باشند، رابطه بین آنها تیره تر می شود...
یک هیولای بزرگ به ژاپن حمله می کند، اما به طور ناگهانی می میرد. در حالی که مردم شادی می کنند و در تسکین غرق می شوند، جسد غول پیکر به جای مانده به آرامی شروع به پوسیدگی و نفخ می کند. اگر جسد منفجر شود، ملت نابود می شوند...
میدوریا، شوتو و باکوگو با بزرگترین آشوب تاریخ بوکو نو هیرو آکادمیا روبرو میشن و فقط دو ساعت زمان دارن تا دنیا رو نجات بدن! در حالی که این سه دانشآموز برای کارورزی رفتن پیش قهرمان نامبروان، اندوور؛ میدوریا و دوست جدیدش رودی به جرم نکرده، تو لیست تحت تعقیبای اینترپل قرار میگیرن. آیا دکو و دوستش میتونن هیومرایز رو در نابود کردن تمام کوسههای جهان ناکام بذارن؟